کامران شرفشاهی، داستان‌نویس آیینی می‌گوید: به اعتقاد من یک نکته که بسیار مهم است که باید در عرصه ادبیات‌داستانی عاشورایی به آن پرداخت، این است که حجم زیادی از این داستان‌ها به بیان چگونه به شهادت رسیدن حضرت امام حسین(ع) و یارانشان اختصاص دارد و کمتر به علل این واقعه و چرایی آن می‌پردازند.

کامران شرفشاهی

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: کامران شرفشاهی، داستان‌نویسی است که عشق و ارادت خاصی به ائمه و به ویژه امام حسین(ع) و قیام تاریخ‌ساز عاشورا دارد. او خود چند مجموعه داستان نیز درباره این واقعه نوشته است که به قول خودش چنانچه انتظار داشت، مورد توجه قرار نگرفت. شرفشاهی، ناشر هم هست و سال‌ها در انتشارات «تجلی مهر» آثار آیینی، اعم از شعر و داستان را به بازار کتاب عرضه کرده است. با او درباره ادبیات‌داستانی عاشورایی صحبت کرده‌ایم.  

داستان‌های مهمی که درباره قیام امام حسین(ع) نوشته شده، کدامند؟ کدام آثار تا به امروز مورد توجه قرار گرفته‌اند؟

طیف وسیعی از نویسندگان، خصوصاً چند دهه اخیر درباره واقعه عاشورایی، داستان‌هایی را به رشته تحریر درآورده‌اند که این داستان‌ها منتشر شده و مورد استقبال هم قرار گرفته است.

اگر بخواهیم از پیش از انقلاب بحثمان را آغاز کنیم، آن آثار چه جنبه‌هایی داشت؟

در سال‌های پیش از انقلاب، بیشتر آثاری منتشر می‌شد که جنبه پژوهشی داشت. اغلب کتاب‌هایی که درباره حضرت امام حسین(ع) می‌نوشتند، چنین بود. آثاری از نویسندگان غیر ایرانی در آن سال‌ها بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. آنها در این حوزه کار کرده بودند. برخی از آن نویسندگان حتی مسلمان هم نبودند. مانند «جرجی زیدان» نویسنده مسیحی که داستان «ارینب: زیبای عرب» را نوشت و این کتاب در ایران آن روزگار هم ترجمه و چاپ شد.

پس از پیروزی انقلاب چه تغییر کیفی در این روند حاصل شد؟

بعد از پیروزی انقلاب رویکرد جدیدی نسبت به ادبیات دینی در کشور ما به لحاظ پتانسیل بالایی که واقعه عاشورا داشت، شکل گرفت. انرژی فراوانی از سوی نویسندگان، مورد رویکرد قرار گرفت و داستان‌های کوتاه و بلند فراوانی در این زمینه نوشته شد. همچنین، در قلمرو ادبیات نمایشی، نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌هایی نوشته شد که به روی صحنه رفت و مورد توجه قرار گرفت. همچنین فیلم‌هایی بر اساس این داستان‌های نمایشی نوشتند که معروف‌ترین این فیلم‌ها «روز واقعه» است که این اثر همچنان در شمار آثار مورد توجه قرار دارد. همچنین سریال‌هایی بر اساس داستان‌های بلند ساخته شد. فیلمنامه‌هایی که ریشه داستانی داشت. این روند همچنان تا روزگار ما ادامه دارد.

خودتان در این زمینه قلم زده‌اید. کدام اثرتان را در این زمینه بیشتر از دیگر آثار دوست دارید؟

توفیق این را داشتم که داستان‌هایی را به عنوان مجموعه داستان کوتاه منتشر کنم که پیش از کتاب شدن در روزنامه‌ها چاپ و منتشر شده بود.

این بهاریه تقدیم شما

همشهری آوا - پادکست تهران گفت | قسمت نوزدهم؛ فضای مجازی به کمک شعر آمد

شب ادبیات سراغ سلمان هراتی می‌رود

داستان عاشورایی که با پیرنگ زندگی امام حسین(ع) و قیام عاشورا نوشته شده است، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد تا مورد توجه عام قرار گیرد؟

یعنی وقتی ما بررسی می‌کنیم درمی‌یابیم که حتی شخصیت‌هایی مانند گاندی که نه شیعه بودند و نه مسلمان، چارلز دیکنز، ویل دورانت و بسیاری شخصیت‌های بزرگ دنیا با مطالعه واقعه عاشورا به شدت متأثر شدند و با احترام درباره امام حسین(ع) و عظمت حرکت آن حضرت سخن گفتند.

از این حیث، این داستان‌ها ریشه در عمیق‌ترین و عالی‌ترین اعتقادات و باورهای نویسندگان داشته و هر کسی به نوبه خودش سعی کرده ادای دینی نسبت به سالار شهیدان(ع) کند و سهمی در انتقال پیام سرخ امام حسین(ع) که پیامی است که در تمام عصرها و نسل‌ها می‌تواند منتشر شود که همانا من زندگی کردن با ستمکاران را ننگ می‌دانم و انسان‌ها را به آزادی و سرفرازی دعوت می‌کند.  

بسیاری از شخصیت‌های بزرگ دنیا با مطالعه واقعه عاشورا به شدت متأثر شدند  | زبان امروز جهان زبان هنر است و با هنر می‌توان با اسلام هراسی مقابله کرد

نگاهتان نسبت به ابراهیم حسن‌بیگی یا سید مهدی شجاعی که در این زمینه داستان و رمان نوشته‌اند چگونه است؟ به نظرتان جا دارد که هنوز نویسندگان در این عرصه کار کنند؟ آیا شاهکار اصلی هنوز خلق نشده است؟

داستان‌های عاشورایی معمولاً براساس یک عشق و ارادتی به ساحت مقدس حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) نوشته می‌شود. یعنی پس پشت این آثار هیچ گونه نکته دیگری وجود نداشته غیر از همان علاقه و احساس نویسنده نسبت به حضرت امام حسین(ع) و قیام بزرگ کربلا که قیامی تاریخ‌ساز و سرنوشت ساز بود و حرکتی سرشار از پیام‌های عالی انسانی است.

از این حیث، داستان‌هایی که درباره قیام عاشورا نوشته شده فراوان است و جا دارد که اثری پژوهشی در این زمینه به شکل مبسوط فراهم شود و آمار دقیقی در این خصوص به دست دهد. نکته دیگر این است که در طول تاریخ، وقایع بسیار بزرگی به وقوع پیوسته، شخصیت‌های بزرگی ظهور کرده‌اند اما همه این وقایع و شخصیت‌ها مورد رویکرد نویسندگان اهل قلم قرار نگرفته است. اگر هم در مقطع کوتاهی مورد رویکرد قرار گرفته با مرور زمان رنگ باخته اما به عینه شاهدیم که واقعه کربلا به محض وقوع، وارد قلمرو ادبیات شد و بسیاری از ادبا، نویسندگان و شخصیت‌های ادبی در این باره سخن گفتند و آثار درخشانی خلق کردند.

نکته دیگر در ادبیات عاشورایی این است که در گذشته ادبیات ما بیشتر ادبیات منظوم بود. یعنی بخش عظیمی از واقعه کربلا و داستان را به شکل منظوم در آثار شاعرانمان می‌بینیم که شمار این آثار هم بسیار زیاد است.

چرا این گونه آثار زیاد است؟

در حقیقت پس از مشروطه است که با ارتباط ادبیات ایران و غرب ما شاهد رواج گونه‌هایی مانند داستان کوتاه و رمان در ادبیاتمان شدیم. در گذشته بیشتر کوشش می‌شد تا این واقعه به صورت منظوم بیان شود. به طور مثال شکلی از ادبیات ما تعزیه است. در جهان تعزیه ایرانی به عنوان درام شیعی و تراژدی ایرانی معروف است. تمام کارشناسان هنری جهان با ویژگی‌هایی که این قالب دارد، به حیرت وا داشته می‌شوند. در تعزیه ما شاهد به تصویر کشیدن واقعه کربلا و مجالس دیگر و بیان زندگی پیشوایان دینی هستیم و می‌بینیم که چقدر هم این هنر سال‌ها مورد استقبال مردم قرار گرفته و همچنان زنده و پویا و پرمخاطب است. به اعتبار همه این مسایل به گمانم ادبیات‌داستانی ما در خصوص واقعه عاشورا ادبیاتی بوده که همچنان در طول زمان تداوم داشته و مردم عاشقانه با این ادبیات ارتباط برقرار کرده‌اند و این ادبیات، کماکان در ذهن و قلب جامعه ما حضوری پررنگ و مستمر دارد.

آیا حق مطلب تا به امروز درباره واقعه عاشورا و قیام حضرت سید الشهدا(س) در ادبیات‌داستانی ما ادا شده است؟

به هر حال واقعه‌ای مانند واقعه عاشورا و ابعاد وسیع و گسترده‌اش، ایثار و از خود گذشتگی عظیمی که در این واقعه دیده می‌شود، بسیار گسترده است و همچنان جای پرداختن به آن وجود دارد. هر نویسنده‌ای به اندازه استطاعتش کوشیده تا به روایت این واقعه نزدیک شود. حال اینکه چقدر نزدیک شده، نگاه من این است که ادای دینی بوده و همچنان گفتنی‌ها باقی است. به لحاظ اینکه ما شاهد این واقعیت هستیم که باز هم آثار جدیدی ارائه می‌شود که به نوعی بیانگر آن است که برای برخی از نویسندگان هنوز گفتنی‌هایی هست و کوشش می‌کنند از زوایای دیگری به این واقعه بپردازند اما به اعتقاد من یک نکته که بسیار مهم است که باید در عرصه ادبیات‌داستانی عاشورایی به آن پرداخت، این است که حجم زیادی از این داستان‌ها به بیان چگونه به شهادت رسیدن حضرت امام حسین(ع) و یارانشان اختصاص دارد و کمتر به علل این واقعه و چرایی آن می‌پردازند. به گمانم در این بین ضرورت داشت که شخصیت امام حسین(ع) و بیانات ایشان که بسیار تاریخ‌ساز و سرنوشت‌ساز هم هست، بیشتر مورد توجه نویسندگان قرار می‌گرفت. در کنار این بخش عاطفی و احساسی داستان‌هایی که درباره امام حسین(ع) به رشته نگارش درآمده، بخش اندیشه و پرداختن به دعوت سرخ آن حضرت برای ایستادگی برابر ستم و آزاده زیستن که پیامی است برای تمام بشریت باید مورد توجه افزون‌تری قرار گیرد. به همین دلیل هم لازم است نویسندگان فقط به محفوظات خودشان اکتفا نکنند و به کتاب‌های تاریخی و کتاب‌های مقتل رجوع شود. داستان‌نویسان ما باید به دقت مطالعه کنند، خطبه‌ها، سیرت و بیانات حضرت را بخوانند و از دل این مستندات تاریخی داستانی بیافرینند که ارتباط عمیق‌تری با روزگار ما داشته باشد و در یک کلام پاسخگوی نیازهای انسان عصر ما باشد.

به درستی اشاره کردید که پیام امام حسین(ع) پیام آزادگی است. اگر درخشان‌ترین و برجسته‌ترین آثار داستانی عاشورا ترجمه شود، به نظرتان با چه استقبالی روبه‌رو خواهد شد؟ واکنش مردم جهان یا غربی‌ها به این شناساندن صحیح و همه‌سویه‌نگر چگونه است؟ البته به درستی به تعزیه هم اشاره کردید که به عنوان تراژدی و درام شیعی در جهان شناخته شده است... می‌خواهم نظر مآل اندیشه‌تان را درباره واکنش غربی‌ها بدانم؟

متأسفانه مدیریت فرهنگی ما در حمایت و پشتیبانی از هنر داستان و داستان‌نویسی عاشورایی بسیار کوتاهی کرده و چنانچه باید و شاید هیچ‌گاه نقش موثر و در صحنه‌ای در این زمینه نداشته. وقتی کتاب «طنین عطش» را که یک مجموعه داستان عاشورایی است، منتشر کردم، انتظار داشتم این اتفاق فرهنگی، مورد حمایت و توجه قرار گیرد. دیده شود و رونمایی برای آن تدارک ببینند. این همه نهاد و ارگان داریم که مدعی حفظ و گسترش فرهنگ عاشورایی‌اند اما متأسفانه این سازمان‌ها و نهادها باعث حمایت و دلگرمی از نویسندگان عاشورایی نمی‌شود.

در خصوص ترجمه این آثار هم همین‌گونه است. در واقع متأسفانه چه در سطح وزارت‌های مرتبط و چه در سازمان‌ها و دستگاه‌ها، حرکت چشمگیری طی چند دهه اخیر به وقوع نپیوسته که بخواهیم از آن به عنوان یک حرکت برجسته یاد کنیم. حرکت‌هایی هم اگر بوده، منشأ این حرکت‌ها بیشتر فردی و از سوی نویسندگانی بوده که خودشان اهل درد بوده‌اند و تعهدی در وجودشان احساس می‌کرده‌اند. یعنی در یک کلام التزام شخصی بیشتر نقطه عزیمت بوده و مدیریت فرهنگی ما از قافله عقب مانده. دکتر شریعتی جایی نقل می‌کند و می‌گوید من در فرانسه که تحصیل می‌کردم، یکبار موضوع کنفرانس خودم را بیان واقعه عاشورا قرار دادم. می‌گفت وقتی من این ماجرا را نقل کردم، انتظار داشتم همه بگریند. دیدم همه به احترام امام حسین(ع) برخاستند و دست زدند. این تأثیر در جماعتی که اصلاً امام حسین(ع) و عاشورا را نمی‌شناختند. با توجه به مساله اسلام هراسی که در حال حاضر در غرب و کشورهایی که دارای فرهنگ دیگری هستند، بیداد می‌کند، به جاست که ما در جهت شناساندن شخصیت بزرگ امام حسین(ع) تلاش کنیم و قیام عاشورا را به درستی به جهان بشناسانیم.

این مهم را باید چگونه بیان کرد تا تأثیرگذار باشد؟

البته زبان امروز جهان زبان هنر است. یعنی لازم است که ما برای بیان حقانیت‌ها و مظلومیت‌هایمان به زبان هنر توجه افزون‌تری کنیم. از مستقیم گویی و شعار هر چه بیشتر پرهیز کنیم. این گونه مسایل همواره رایج بوده و دستاورد اندکی هم به همراه داشته. فیلمی مانند «محمد رسوال‌الله» که مصطفی عقاد آن را ساخت، تأثیر فراوانی روی بسیاری از کسانی گذاشت که نگاه منفی نسبت به اسلام داشتند. بسیاری از اشخاص با این فیلم مسلمان شدند و انگیزه پیدا کردند. به گمانم بهره بردن از زبان هنر برای بیان ظرفیت‌های معنوی و فرهنگی ما ضروری است و اگر هم موجب گرویدن افراد سایر فرهنگ‌ها به آیین ما نشود، دست‌کم این تأثیر را خواهد داشت که به درک نزدیک‌تر و متقابل از ما دست یابند و از جریان اسلام هراسی یا شیعه هراسی در جهان کاسته شود.   

کد خبر 695567

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • احمد US ۲۱:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۵/۱۶
    0 0
    دین اسلام بهترین دین در دنیا است اگر مطابق دین اسلام با مردم ررفتارشود در کشور حتی یک تنگدست وجود نخواهد داشت